وای برما

روغن ترمزی که‌مردادد خریدم ۴ تومن شده ۱۴تومن

رفتم مغازه خرید کنم یه نفر یه عالمه دستمال توالت خربد برد.

من میخاستم هرچی بخرم دیدم خیلی گرون شده

و بعضی جنسا تفاوت قیمتش تو دو تا فروشگاه زیاده

یکی قیمت جدید

یکی قیمت قدیم‌میده

بادوم با پوست میخاستم یکی گف ۱۷ یکی گفت ۲۵

خودمون به خودمون رحم کنیم

یکی از شرکت های خودرو ساز سایتشو امروز باز کرده یکی میلیون نفر ثبت نام کردن تا۶ روز سایت بازه امار ثبت نام تاکجا میره؟

قیمت قطعیم اعلام نکردن فقط گفتن علی الحساب به نرخ روز

طلا هم که

پاییز

دوباره پاییز رسید

این روزهایی که گذشت همش اینجوری بود که اداره باشگاه خونه

یه مسافرتم رفتیم شمال. یکسال شد که ماشین خریدم.و تواین یکسال هر روز رانندگی کردم . کلاس شنام هنوز شروع نشده.کتابام مثل همیشه همراهمه.

از حسم به اوضاع اقتصادی و اجتماعی هیچی نمینویسم چون حال هموون مثل همه و واقعا نیاز به امید داریم تا یاس.

اینستاگراممو حذف کردم چون خیلی وقتمو میگرف یهو میدیدم سه ساعته تو اینستام

.

آذرماه

روز های پاییزی رسیده ومن غرق در نارنجی طبیعتم

روزهای ارامش من رسیده

روزهای ارامش بعد از طوفان

بسیار ارومم


این روزها مثل همیشه ورزش میکنم باشگاه میرم. سرکار میرم.گاهی هم میرم بیرون  ولی خیلی کم بازار میرم تقریبا میتونم بگم سال 96 بازار گردی و پاساژ گردی نداشتم

اشپزی میکنم

سعی میکنم از همین الان زندگی لذت ببرم و شاد باشم

خدارو شاکرم بخاطر همدم خوبی که دارم و بغل بغل انرژی مثبتی که به هم میدیم.

پاسخ به پیام آرین

سلام از اینکه پیام شما رو دیر دیدم عذر خواهم

دفترچه سوالات عمومی رو نمیشه دانش آموز ا خودش ببره چون به تعدادی که تحویل مراقب داده میشه به همون تعداد تحویل گرفته میشه

سوالات عمومی رو میزاریم رو زمین یا رو صندلی ولی تا وقتی از اتاق مخزن با بلندگو اعلامنکردن کسی نباید شروع کنه چون تقلب محسوبمیشه.


دنیا جای نا امنیه

صبح منتظر بودم سرویس اداره برسه دیدم دیر کرد

پوشیمو دراوردم زنگ بزنم همکار یهو یه دزدبا موتوردر جهت خلاف اومد گوشیو چنگ زد و رفت

هنگ هنگ بودم.

برد گوشیو.....

دو هفته پیشم تو کوچه ساعت ده صبح داشتم میرفتم یهو دیدم یکی بند کیفمو میکشه

برگشتم دیدم دزده انقد کیفوکشیدم و جیغ زدم نتونست ببره و فرار کرد رفت....

دنیا جای نا امنیه....