اتفاقی رد میشدم

به خاطر اتفاق پلاسکو یکهو به ذهنم رسید پنج شنبه اینجا بنویسم

نمیدونم اخرین مطلبم مربوط به کی بوده

اما میدونم حداقل در نیمه دوم سال ننوشتم

بعد از عمل بینی و دوران نقاهتش که هنوزم ادامه داره خونمو عوض کردم . یه خونه خیلی ساکت نقلی دردر محلی نزدیک اداره گرفتم که از خونه راضیم. سکوت زیادی تو ساختمون کوچه و محل وجود داره و باعث شده من از اداره که میرفتم بخوابم یا جمعه ها تا ده یازده (برخلاف همه عمرم) خواب باشم(من به صدا خیلی حساسم و سریع بیدار میشم)

در مورد بینی م هم همین ماه پیش رفتم و دکتر برام کورتون زد به خود بینی که خیلی درد داشت و گفت سر بینیت ورم داره کورتون میزنم اگر کوچیک نشدنیاز به عمل مجدد داره.حالا یک بار کورتون زدم که ورمم کمتر شده ولی هنوز نیاز به کورتون داره.

این مدت دوبار برای میکرونیدلینگ صورت هم رفتم که راضیم. فقط صورتم جوش زده که هر روز دارم با سرکه سیب میشورم. جلسات لیزر مو هم همچنان میرم.

این مدتی که گذشت دیدم این خونه زیاد می خابم و درس نمیخونم  درنتیجه عزمممو جزم کردم و هر روز بعد از اداره میرم کتابخونه که البته کار اسونی نیست و ساعت یازده هر روز قهوه میخورم تا وقتی تعطیل میشیم خابم بپره

چند مورد هم خاسگار معرفی شدن که ندیده رد کردم . واقعا همون مورد قبلی رو هنوز نتونستم هضم کنم.

چند بار هم حرم رفتم و برای همه  دعا کردم.واقعاگشایشی در کار همه حاصل شه علی الخصوص جووونا