32

5 ششنبه ظهر دوستم اس داد میام خونت منم رفتم خرید و اومد و حسابی خوش گذشت

جمعه صبح همسایه اومد خونه م و سه ساعتی نشست رفت منم ناهار اش رشته داشتم براش بردم و برای بالایی هم بردم عصر خواهرم رسید کلی حرف زدیم و ناهار خوردیم شبم صابخونه اومد برای حساب کتاب خدایا به همه بی خونه ها خونه بدم

از وقی اومدم این خونه سعی کردم همه چیو مرتب زارم سر جاش و موفق هم بودم هر روز خونه مرتب و اماده اومدن مهمونه هر کسی هم میاد میگه چقد مرتبه خونتو مهمون داری خوش میگذره