پاسخ به پیام آرین

سلام از اینکه پیام شما رو دیر دیدم عذر خواهم

دفترچه سوالات عمومی رو نمیشه دانش آموز ا خودش ببره چون به تعدادی که تحویل مراقب داده میشه به همون تعداد تحویل گرفته میشه

سوالات عمومی رو میزاریم رو زمین یا رو صندلی ولی تا وقتی از اتاق مخزن با بلندگو اعلامنکردن کسی نباید شروع کنه چون تقلب محسوبمیشه.


دنیا جای نا امنیه

صبح منتظر بودم سرویس اداره برسه دیدم دیر کرد

پوشیمو دراوردم زنگ بزنم همکار یهو یه دزدبا موتوردر جهت خلاف اومد گوشیو چنگ زد و رفت

هنگ هنگ بودم.

برد گوشیو.....

دو هفته پیشم تو کوچه ساعت ده صبح داشتم میرفتم یهو دیدم یکی بند کیفمو میکشه

برگشتم دیدم دزده انقد کیفوکشیدم و جیغ زدم نتونست ببره و فرار کرد رفت....

دنیا جای نا امنیه....


عیددد95

تواین روزهای اخرسال همه در حال دوییدن و خریدنن.من تمیزکاریاموکردم.چیزی نخریدم.در ارامش و سکون غوطه ورم.خداروشاکرم که ارامش نصیبم شده.خبر خاصی نیست.فردا هم اداره ام.بعدش میرم خونمون.نشستن تو اتوبوس و رفتن پیش خانواده دو حس متضادن.اتوبوس بد.خانواده خوب.همه دنیا همینه خوب و بد کنار هم.ارزوی توفیق و سلامتی دارم بذتی همه جوونا و خواننده های اینجا.سعادت نصیبتون و عیدتون مبارک

اتفاقی رد میشدم

به خاطر اتفاق پلاسکو یکهو به ذهنم رسید پنج شنبه اینجا بنویسم

نمیدونم اخرین مطلبم مربوط به کی بوده

اما میدونم حداقل در نیمه دوم سال ننوشتم

بعد از عمل بینی و دوران نقاهتش که هنوزم ادامه داره خونمو عوض کردم . یه خونه خیلی ساکت نقلی دردر محلی نزدیک اداره گرفتم که از خونه راضیم. سکوت زیادی تو ساختمون کوچه و محل وجود داره و باعث شده من از اداره که میرفتم بخوابم یا جمعه ها تا ده یازده (برخلاف همه عمرم) خواب باشم(من به صدا خیلی حساسم و سریع بیدار میشم)

در مورد بینی م هم همین ماه پیش رفتم و دکتر برام کورتون زد به خود بینی که خیلی درد داشت و گفت سر بینیت ورم داره کورتون میزنم اگر کوچیک نشدنیاز به عمل مجدد داره.حالا یک بار کورتون زدم که ورمم کمتر شده ولی هنوز نیاز به کورتون داره.

این مدت دوبار برای میکرونیدلینگ صورت هم رفتم که راضیم. فقط صورتم جوش زده که هر روز دارم با سرکه سیب میشورم. جلسات لیزر مو هم همچنان میرم.

این مدتی که گذشت دیدم این خونه زیاد می خابم و درس نمیخونم  درنتیجه عزمممو جزم کردم و هر روز بعد از اداره میرم کتابخونه که البته کار اسونی نیست و ساعت یازده هر روز قهوه میخورم تا وقتی تعطیل میشیم خابم بپره

چند مورد هم خاسگار معرفی شدن که ندیده رد کردم . واقعا همون مورد قبلی رو هنوز نتونستم هضم کنم.

چند بار هم حرم رفتم و برای همه  دعا کردم.واقعاگشایشی در کار همه حاصل شه علی الخصوص جووونا


پاساژ پلاسکو

خبر اتیش سوزی پلاسکو قلبمو سوزوند و به درد اورد.ب طوری که الان  کتابخانه ام که درس بخونم اما حواسم اونجاست

برای همه هم وطنانم ارزوی سلامتی دارم و برای گرفتاران در این اتش وسوزی و اتش نشانان ارزوی گشایش و تندرستی.عمق فاجعه گوشی بازی  رو با دیدن عکس سلفی بگیران که مانع امداد رسانی ان درک میشه کرد.