این چند روز اداره خیلی سرم شولوغ بود ضعف بدنی هم اضافه براون
دیروز خیلی پشت سیستم بودم و خیلی کار اماده کردم بعد هر وقت با اکسل کار کنم چشام درد میگیره دیروز هم فرم وزارتی بود و اکسل داشت
ظهر داشتم میرفتم خونه حس کردم نا ندارم راه برم کمی اجیل خوردم تو راه و رسیدم خونه میرزا قاسمی نیمه اماده رو اماده کردم و خوردم بازم حس ضعف داشتم دراز کشیدم یه ساعت بعد با سردرد شدید و تهوع مثل حالتهای میگرنیم بیدار شدم ودیدم (کولر رو روشن نمیکنم این روزا هوا خوبه ) خیلی گرممه و خیلی تهوع دارم به زور رفتم دستشویی صورتمو شستم یه قرص خوردم ولی تاشب حالم رو به موت بود صبح بیدار شدم خوب بودم واقعا گاهی میمونم تو این امراض
اینطور وقتا بادمجون نخور. میرزاقاسمی اگه سیر داشته باعث بدتر شدنت و پایین اومدن فشارت شده
اره راستی میگی اصلا توجه نکرده بودم اتافاقا پر سیرم بود
من هم که کم خون شدم این روزا شدید فشارم به تقی بنده