30

روز 5 شنبه ظهر رفتم جواب ازمایشارو گرفتم هم خودم هم خانوم برادرم

ازمایشای من مشکلی نداشت و سطح ویتایمنامم در حد عالی بود و یه غربالگری تو اداره دوستم کرده هیچ کودوم از خانوما ویتامین د ش در حد نرمال نبوده و با دیدن میزان ویتامین د من دوتستم شگفت زده بود و همش میگفت بگو چطوری ویتامین د رو جذب میکنی

روز 5 شنبه رفتم سوار باس شدم و رفتم خونمون غروب رسیدم  عجیب هوا ملس بود دلم میخاست ببلعم هوارو.جالبه بغل دستیم تو اتوبوس هم مثل من بود شاغل مشهد و خیلی از دوریش ناراحت

جمعه و شنبه هم خونمون بودم شنبه عصر برگشتم

وقتی رسیدم درو که باز کردم دیدم رو میز یه پر موسی کوتقی هست شاخام سبز شدوقتی چراغو روشن کردم دیدم به به دوتا نشستن بالای کابینتا تو اشپزخونه و به من زل زدن کف اشپزخونه رو نگا کردم کثیفففففففففففففففف کابینتا کثیفففففففففف ملافه مبلا کثیف و بقیه خونه هم پراز پرهاشون

قبل رفتن م روز 5 شنبه همه جارو برق انداخته بودم حرصم گرفت لباسامو دراوردم اول دوتا پرنده رو با پارچه هدایت کردم سمت راه پله بعدم نشستم ملافه هارو باز کردم و کابینتارو دستمالو کف رو سابیدم بعد رفتم بالای کابینتارو دیدم یه وقت تخم نذاشته باشند

بعدش دوش کرفتم که بخابم هی دیدم راه پله صدا میاد صدای تی وی رو بلند کردم نشونم دیدم نه صدای جیغه رفتم بیرون دیدم همسایه طبقه 4 که دوتا دخترهمسنن یه گوشه ایستادن جیغ میزنن 

بله موسی کو تقی ها تو راه پله بودن اینا هم میترسیدن از کنارشون رد شن برن بالا و میگفتن نیم ساعته اینجاییم دوتا جارو اوردم پرنده هارو گذاشتم بینشون و از پنجره راپله انداختم بیرون

دیروز هم اومدم سرکارو عصر کلی راه افتادم رفتم بوستان بانوان که تا رسیدم گفت ساعت 7 به بعد قبول نمیکنیم پذیرش و 8 بسته میشه بوستان

منم از زیر شلوارک لاغری تنم بود و وقتی اونو میپوشم حسابی عرق میریزم نامردی نکردم و پیاده روی کردم تا خونمون شد یکساعت تمام چنان عرقی میریختم که نگو دوش گرفتم لباسامم شستم و برای صبحونه امروز عدسی مشتی درست کردم و الان دارم میل مینمایم و پست میزارم

پی نوشت: تصویر بالا مربوط به پرنده مزبور می باشد که خراسانی ها به آن موسی کوتقی و تهرانی ها به آن یا حق می گویند

29

وقتی یه چیزیو گم میکنی همش تو مخت وول میخوره

از زمان اسباب کشی تاالان دوتاچیز گم شده همش تو ناخواگاهمه یکی فیش انتن که به تی وی میخورد که اونو خریدم وول ش کم شد.وول شدیده مربوطه به یک عدد دستمال ف ی برو ناژه مخصوص پاک کردن سطوح شیشه

خونه هم خداروشکر هر روز داره یه قسمتش مرتب تر میشه

پری شب نشستم یه جعبه رو کاغذ پیچ کردم گذاشتم کف کشو اول دراور و دراور دو قسمت شدکفش و توش  لوازم ارایش و بدلیجاتمو چیدم و سامان دادم خیلی حال ککردم برای همین هر روز یه تیکه رو سامان میدم که انرژیش بمونه یه روز مزه میده

لباسای دراورو هم لوله میکنم میزارماینطوری هم یه تیکه ش دیده میشه موقع برداشتن نمیریزه هم خوشرنگ و مرتب میمونه

یه کلیپ عروسی دیدم که عروس و دماد اهنگ هنگامه رو خونده بودن اهنگ قسم میخورم جالب بود

روز دختریا زن یا مونث؟

فردا ولادت حضرت معصومه و روز دختر هست

زننده ترین اصطلاحی که البته به نظر من استفاده میشه روز دخترو به مجردا تبریک میگن و به متاهلا نه

مگه ارزش هر فرد مونثی به پرده شه

مگه یه نفر که الان نقش پر رنگش شاید مادری و همسری یه نقشی به نام دختر پدر و مادرش نداره؟

چرا ما اینقد تو جنس مونث سخت گیریم به اینکه باکره س، زنه، دختره اینها هدف خلقت بوده مگه؟

چرا روز دخترو به همه مونث ها تبریک نمیگیم؟

به نظر من روز جهانی زن روز همه مونث هاست روز دختر روز دختر و  زن و همه مونث هاست این روز جنسیته . مونث بودن مهم هست  نه بحث پرده و تفکیک به زن و دختر

هر سال روز دختر رو مامانم تبریک میگه و از اینکه مامان با شعوری دارم که قدر دختراشو میدونه خوشحالم

چرا تو تقویم روز پسر نداریم؟ شاید به خاطر اینکه جنس مونث همیشه تو مرکز توجهه

از همین جا به همه مونثهای سرزمینم این روز تبریک میگم ارزو میکنم هر کودومتون دو فرزند مونث داشته باشید


28

غم گی نم

دیروز روز خیلی بدی بود خیلی سخت گذشت از اون جمعه های لعنتی بود

27

5 شنبه ها یه ساعت کمتر سرکاریم اماااااااااااا همش جلسه داریم جلسات خشک ک  و رسمی بعد من وسط این جلسات خوابم میگیره گاهی ناخوداگاه خمیازه میکشم

مدیرمون فردی بسیار جدی هست و لحظات جلسات استرس زیادی داره بعد من چطوری خوابم میگیره(تناقض دارم ها)

مدارک خواستن ادارمون برای ادورای من کارنامم اصلشو ندارم و یه سفر تهران قسمت شده قیمت بلیط این روزا 250 هست از مشهد به تهران رفت برگشت فقط 500 میشه بقیه هزینه هاشم کناربعد الان اخر ماه رو هم در نظر بگیرید قطارم اصلا نیستمن پیاده میامم