خیلی نوشته بودم و پریده از پست قبل این باردومه در سه پست این اتفاق می افته.چرابلاگ اسکای چرا؟
این روزها احساسات متناقضی دارم هحوز نمیتونم وجودتو در خودم با این همه شگفتی درک کنم شکمم ور قلمبیده و خیلی شبیه شش ماهه هاست
امروز وقتی رفتم سرکار با تاخیر رسیدم چون دلم درد میکرد و صبح با سرویس نرفته بودم دیگه تا ۱۱ موندم بعدش دیدم دلم درد داره مرخصی گرفتم اومدم . تاکسی نتی گرفته بودم وسط مسیر دیدم کلا نت وصل نمیشه و نمیتونم پرداخت کنم رفتم باهمراه بانک پرداخت کنم اونم باز نشد دیگه دم عابر نگه داشت راننده و دستگاه پول نداشت کارت به کارت کردم و برگشتم سوارشدم.وقتی رسیدم خونه دیدم در کانال ها نوشتن نت کل کشور قطعی داشته و منتظر کشف دلیلشن.این قطعی دامن من رو گرفت
آخرای هفته ۱۲ هستم و منتظرم نوبت غربالگریم شه.۱۲ هفته سخت رو گذروندم خیلی منتظرم روی ماه پنبه دونه رو ببینم حتی توی سونوگرافی
هر روز میام سرکار و از ساعت ۱۲ به بعد نشستن رو صندلی سختمه ۸ ساعت روی صندلی نشستن سخته
منتظرم بهار بیاد روزای تاریک و سرد تموم شن
وبلاگ های قدیمی رو همچنان میخونم هرچند که وبلاگ نویس ها انگشت شمارشدن