مراقب کنکور

چهارشنبه 18 شب ساعته بودم تا ظهر 5 شنبه

5 شنبه 18 ساعته بودم تا ظهر جمعه البته شیفت صبح جمعرو مراقب کنکور بودم

داوطلبایی که اومده بودن کنکور بودن یادش بخیر کنکور.همه خانوده خا اومده بودن تا شهر مونده بودن شمارش پاسخ نامه که تموم شد در را رو با زز کردن سیل جمعیت استقبال داوطلبا بودددددددددددد

وقتی برگشتم خونه ظهر بود گیلاس و انگور خریدم و گرم گرم خوردم از دو ظهر خوابیدم تا 7 شب اونم با دل درد میوه گرم خوردن بیدار شدم

کف خونه تقریبا خشک شده

فرشو باید برم قالی شویی

فردا خونه یکی از همکارا دعوتیم چی بپوشم چطوری برم تا 2 سرکارم بعدشم 2 تا 6 کلاس ضمن خدمتم


نظرات 2 + ارسال نظر
خانم اردیبهشتی شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 13:45 http://mayfamily.blogsky.com

سلام
ایمیل به دستتون نرسیده؟

نه عزیزم همش چک میکنم اما نرسیده.

درد دل های یک زن متاهل شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 13:34 http://zan94.blogsky.com

چقدر کار میکنی عزیزم.
خسته نباشی
نگران نباش زندگی پیش میره

کار کردن تنها راهیه که فراموش میکنم در این شهر کسیو ندارم زندگی که میره اما یه کم مدیریت کنیم هم که چطوری بره بد نیست اگر من چیزی نگم اونم خیالش نیست باید کم کم سر سامون بگیریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.